
خاطرات دوم خرداد؛ در ذهن و روحمان باقی است
۲۸ سال گذشت؛ اما خاطرات دوم خرداد در ذهن و روحمان باقی است. صد حیف که این فرصت هم قربانی حسادت، خودخواهی و کینه شد.
۲۸ سال گذشت؛ اما خاطرات دوم خرداد در ذهن و روحمان باقی است. صد حیف که این فرصت هم قربانی حسادت، خودخواهی و کینه شد.
پیام سید محمد خاتمی به جبهه ی اصلاحات:«نباید در امر مهم تربیت نسل های بعدی و میدان دادن به آنها کوتاهی و غفلت شود.»
در دهههای اخیر، جبهه اصلاحات کشور نقش مؤثری در معادلات سیاسی ایران ایفا کرده است؛ از دوم خرداد ۷۶ و انتخاب سید محمد خاتمی تا حضور در شوراها و مجلس در مقاطع مختلف.
خطرناکترین وجه حضور جولانی در گفتوگوی چهارجانبه با ترامپ، اردوغان و بنسلمان این است که «رهبرسازی» از «کمفضیلتترین» آدم در خاورمیانه با موافقت این «مثلث تاب» ممکن، مقدور و میسر است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، فعالیت احزاب سیاسی یکی از ابزارهای مهم مشارکت مردم در تعیین سرنوشت کشور شناخته شده است.
در فضای پرآشوب سیاست جهانی، گاه دشمنان یک ملت حرفهایی میزنند که اگرچه با نیت تخریب بیان میشود، اما میتواند حاوی نشانههایی از ضعفها و کاستیهایی باشد که باید با نگاهی واقعنگرانه به آنها پرداخت. سخنان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، درباره ایران از همین جنس است. لحن این اظهارات گرچه خصمانه و توهینآمیز بوده، اما مفاهیم مطرحشده در آنها، بازتابی از مشکلات انکارناپذیر داخلی است که باید با شهامت و تدبیر، آنها را شناسایی و اصلاح کرد.
پس از تبادل نامهای میان رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و رهبر ایران، آیتالله علی خامنهای، و از زمان آغاز مذاکرات اولیه در ۱۲ آوریل، چهار دور مذاکره دوجانبه مستقیم و غیرمستقیم درباره برنامه هستهای ایران پیشرفت داشتهاند. این مذاکرات به رهبری وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، و مذاکرهکننده ارشد دولت ترامپ، استیو ویتکوف، در جریان است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، ابراز اطمینان کرده است که «توافقی حاصل خواهد شد»، و اظهار داشته که بازرسیهای تقویتشده میتوانند مانع از دستیابی ایران به بمب اتمی شوند. او گفت: باید ده برابر راستیآزمایی شود.
یک هفته از حادثه انفجار بندر شهید رجایی میگذرد، اما همچنان سوالات بسیاری در ذهن مخاطب وجود دارد. در این حادثه تلخ، رسانههای رسمی در کوران اطلاع رسانی عقب ماندند تا فضای مجازی و رسانههای خارج نشین با شایعه پراکنی دست پرتری داشته باشند.
زندگی علمی، در ظاهر از دنیای سیاست و جامعه جداست، اما در واقع عمیقاً از بسترهای فرهنگی، ساختاری و ارزشی جامعه تأثیر میپذیرد. آن زمان که یادداشت اولم را نوشتم، معلمی ساده بودم که شبانهروز، شاهد بیداریهای و پشتکارهای او بودم. امروز اما با ابزار تحلیل جامعهشناختی، و پشتوانهی تجربهای سیاسی، بهتر میتوانم دربارهی تیپ شخصیتی و مسیر حرفهای دکتر قبادیان سخن بگویم.