آخر سر معلوم نشد چه کسی پشت بابک زنجانی بود؟

مساله بابک زنجانی به‌گونه‌ای شده که انگار یک تیم مسلح به جایی حمله کرده و ۲.۷میلیارد برداشته!/ فساد به حربه سیاسی تبدیل شده است.

به گزارش هراز خبر، مساله بابک زنجانی به‌گونه‌ای شده که انگار یک تیم مسلح به جایی حمله کرده و ۲.۷میلیارد برداشته است. اما درواقع این پول را به او دادند. به نظر من با این روش مبارزه، فساد ریشه‌کن نمی‌شود.

اسحاق جهانگیری: هیچ کسی نفهمید چه کسی پشت بابک زنجانی بود/ باید مسائل مان با دنیا را حل کنیم.

اسحاق جهانگیری با اشاره به ابرچالش های پیش روی ایران می گوید: باید مسائلمان را با دنیا حل کنیم. ما معنای حل مسائلمان با دنیا را این می‌دانیم که بتوانیم به بازار دنیا دسترسی داشته باشیم و تکنولوژی و منابع مالی از دنیا بگیریم.

بخش هایی از اظهارات اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی در مراسم بیست‌ویکمین سالگرد تاسیس مجموعه دنیای‌اقتصاد، را بخوانید؛

*ناترازی نظام بانکی یکی از بحران‌هایی است که می‌تواند هر لحظه به یک مساله جدی برای ایران تبدیل شود. ما در دوره دولت دکتر روحانی موسسات غیرمجاز داشتیم که در مقابل هر بانک خصوصی کوچکی عددشان قاعدتا کمتر بود که به یک بحران بسیار بزرگ در سطح کشور تبدیل شد و با هزینه زیادی از جیب ملت موفق شدیم این بحران را کنترل کنیم.

*ناترازی در منابع و مصارف صندوق‌های بازنشستگی از دیگر مسائل کشور است. یکی از مهم‌ترین اقداماتی که در طول دهه‌ها و قرن گذشته برای مساله تامین اجتماعی مطرح بوده، مساله صندوق‌های بازنشستگی است که به‌صورت مشارکتی یعنی درصدی بیمه‌پرداز، درصدی کارفرما و درصدی دولت پرداخت می‌کرد تا صندوق قادر باشد در آینده بعد از دوران کاری، وضعیت فرد را پوشش دهد.

ما ۱۸ صندوق بازنشستگی در ایران داریم که ۹۸درصد بیمه‌شدگان تحت پوشش چهار صندوق شامل تامین اجتماعی، کشوری، لشکری و روستاییان هستند. صندوق روستاییان تازه تاسیس شده، اما سه صندوق دیگر که سهم اصلی پوشش عمده جمعیت را برعهده دارند، نزدیک به ۸۰درصد جمعیت کشور را تحت پوشش خود قرار می‌دهند.

*دو صندوق کشوری و لشکری شرایط بسیار بحرانی‌ای دارند و به عبارتی ورشکسته هستند. امروز بازنشسته شدن در سیستم دولتی معنای خود را از دست داده است؛ بازنشسته شدن به این معنا بود که یک نفر از حقوق‌بگیران دولت کم ‌شود و از صندوق بازنشستگی حقوق ‌بگیرد. الان کارمندان دولت که حقوق‌بگیر دولت هستند، چیزی حدود ۲، تا دو و نیم میلیون نفر را شامل می‌شوند. بازنشستگان صندوق کشوری و لشکری یعنی حدود ۲میلیون نفر بیش از ۸۵درصد حقوقشان توسط دولت پرداخت می‌شود.

*به عبارت دیگر دولتی با بیش از ۴میلیون نفر کارمند. حال تصور کنید صندوق تامین اجتماعی هم به این سمت برود که البته رفته است. هرچند هنوز به کمک دولت نیاز پیدا نکرده است. صندوق تامین اجتماعی بیش از ۳.۵میلیون نفر بازنشسته را پوشش می‌دهد و ۱۳میلیون نیز بیمه‌پرداز دارد. در سال۱۳۸۴، دولت ۱۵۰۰میلیارد تومان به صندوق‌های بازنشستگی کمک می‌کرد و سال۱۴۰۲، ۳۲۰هزار میلیارد تومان کمک کرد. یعنی در طول این چند سال میزان کمک دولت به صندوق‌های بازنشستگی چیزی حدود ۲۱۰برابر شده است.

*باقی بخش‌ها را نیز اگر بررسی کنیم وضعیتی مشابه دارند؛ از معیشت مردم و بیکاری گرفته تا منابع مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری. این نتیجه شرایط سیاستگذاری‌ای است که به موقع تصمیم‌گیری نشده، مشکلات پیچیده‌تر و دشوارتر شده و هر چه زمان می‌گذرد امکان تصمیم‌گیری درباره این مشکلات سخت‌تر می‌شود. راهکارهایی که برای اصلاح این چالش‌ها وجود دارد، تقریبا از نظر فنی قبلا بحث شده و موجود است. یعنی درباره صندوق‌ها، آب، محیط زیست و غیره مشخص است که باید چه اقداماتی صورت بگیرد و تبعات سیاسی و اجتماعی این مسائل باعث شده است کسی قادر به تصمیم‌گیری در خصوص این موضوعات نباشد و همیشه تصمیمات به تاخیر می‌افتد.

*ما در دوره‌ای موفق شدیم یک برنامه بلندمدت تنظیم کنیم. در دولت آقای خاتمی که برنامه سوم اجرا شد، این برنامه از نظر عملکردی و تدوین در قبل و بعد از انقلاب بدون شک بهترین برنامه کشور بوده است. رشد اقتصادی حدود ۶درصد را در طول برنامه شاهد بودیم. بنده در ۵سال پیشبرد برنامه، وزیر صنایع و معادن بودم و شاهد بودم که رشد صنعت به مدت ۵، ۶ سال مستمر دو رقمی بود و رشد سرمایه‌گذاری صنعت نیز در همین مدت به‌طور متوسط حدود ۲۰درصد بود، تورم کاهشی بود و احساس شد که در مجموعه نظام می‌توان یک افق بلندمدت ترسیم کرد.

*{درباره چشم‌انداز ۲۰ساله}: این چشم‌انداز نوشته شد و رهبری به‌عنوان بالاترین مقام کشور آن را تایید و ابلاغ کردند. قرار بود در افق ۲۰ساله ایران قدرت اول اقتصادی و تکنولوژی منطقه شود. سال آینده سال پایان چشم‌انداز ۲۰ساله است؛ به جای رشد ۸درصد فکر می‌کنم در ۲۰سال رشدمان کمتر از ۲درصد بوده است. در سال۱۳۸۴ که چشم‌انداز را نوشتیم رقبای ما ترکیه و عربستان بودند و تقریبا وضعیت‌ اقتصادی‌مان مشابه بود. امروز اقتصاد ایران به یک‌دوم و یک‌سوم اقتصاد رقبای خود تبدیل شده و برخی کشورهای دیگر بالاتر از ایران قرار گرفته‌اند. باید آسیب‌شناسی جدی حداقل برای این دوره ۲۰ساله‌ای که اراده قطعی حکومت این بود که ما قدرت اول منطقه شویم و نشدیم، انجام گیرد.»

*درباره دلایل بروز این وضعیت نیز، مهم‌ترین مساله از نظر من این است که ما به الزامات تصمیمات خود پایبند نیستیم. یعنی می‌گوییم که می‌خواهیم قدرت اول منطقه شویم، اقتصاد، مساله اول مردم است، معیشت مردم سخت است و فعال اقتصادی گرفتار است؛ اما با وجودی که تاکید داریم اینها اولویتمان است، باز هر موضوع دیگری که در تعارض با این موضوع است، در صدر قرار می‌گیرد.

*{با اشاره به سفر اخیر رئیس‌جمهور چین به آمریکا و ملاقات با همتای آمریکایی خود}: او به بایدن گفت که من از یک کشور در حال توسعه به اینجا آمده‌ام و با شما به‌عنوان رئیس‌جمهور یک کشور توسعه‌یافته می‌خواهم مذاکره کنم و هرچه به پیشرفت کشور لطمه می‌زند، دنبال نمی‌کنم. این در حالی است که چین دومین قدرت اقتصادی دنیا است.
*مهم‌ترین سوال این است که نقطه شروع اصلاحات و اقدامات اقتصادی که قرار است آغاز شود و بر چالش‌ها غلبه شود، کجاست؟ به نظر من نمی‌توانیم از بخش اقتصاد شروع کنیم و این بخش قادر نیست که با این چالش‌ها مقابله کند؛ لذا هیچ تصمیم‌گیری درباره هیچ‌کدام از این مسائل نخواهیم داشت.

مسائل پیرامونی اقتصاد تعیین‌کننده است و باید دید که سیاست چه بخشی از بار را می‌تواند از دوش اقتصاد بردارد. سیاست خارجی چه عایدی برای اقتصاد دارد؟ و مسائل فرهنگی و اجتماعی چه بخشی از این بار را می‌تواند تحمل کند؟

*شروع باید از سیاست داخلی باشد. باید ببینیم که در سیاست داخلی چه اتفاقاتی باید بیفتد که نتیجه آن بتواند کمک کند تا مسوولان به راه‌حل‌های اقتصادی خود برسند.

*مهم‌ترین پیش‌نیاز اصلاحات بزرگ اقتصادی در جامعه این است که مسوولان تصمیم‌گیر نظام در میان مردم از اعتبار بالایی برخوردار باشند. اگر مسوولان تصمیم‌گیر که این تصمیمات کلیدی و حیاتی را می‌خواهند بگیرند، قادر نباشند با اکثریت قاطع جامعه گفت‌وگو و تعامل برقرار کنند و مسائل را با مردم در میان بگذارند و از آنها برای حل مشکلات کمک بخواهند، مشکلات حل‌شدنی نیست.

اشتراک گذاری در telegram
تلگرام
اشتراک گذاری در whatsapp
واتساپ
اشتراک گذاری در email
ایمیل
اشتراک گذاری در twitter
توئیتر
اشتراک گذاری در facebook
فیسبوک
اشتراک گذاری در print
چاپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا